رشدمان

چالش قرن 21 این است که دریابیم چه عواملی کارایی دارند و آن‌ها را اشاعه بخشیم. در واقع بیشتر ایده‌­های اجتماعی نه از طریق رشد یک سازمان بلکه از طریق تقلید و اقتباس گسترش یافته‌اند. عرضه ایده­ها و تقاضا برای آن‌ها به صورت یکسان دست‌خوش تغییر می‌شود چرا که تعداد حوزه­‌هایی که در آن‌ها راه­‌حل­‌هایی ساده­ و قابل اجرا و توزیع وجود داشته باشد بسیار کم است.

در گسترش و انتشار نوآوری­‌ها بین اقتصاد اجتماعی و بازار تفاوت­‌های چشم­گیری وجود دارد. اقتصاد خصوصی به­‌گونه‌ای ساخته شده­ ­است که مزایای یک نوآوری را برای خود سازمان یا آن دسته از دارندگان مجوز یا فروشندگانی که حاضرند برای آن نوآوری، هزینه‌ای پرداخت کنند حفظ نماید. اما اقتصاد اجتماعی که در درجه‌­ی اول روی ماموریت­‌ها متمرکز می‌شود، به جای خصوصی نگه داشتن ایده، از گسترش سریع آن حمایت می­‌کند. این یکی از دلایلی ­است که اقتصاد اجتماعی، رشد سازمانی کمتری دارد و استفاده از شبکه­‌های مشارکتی به‌عنوان راهی برای به اشتراک­‌گذاری نوآوری در آن جدی‌تر است.

توسعه نوآوری اجتماعی، نام‌های دیگری همچون انشقاق، انتقال، تبدیل و انتشار نیز دارد. ما از آن به‌عنوان «اشاعه‌­­ی مولد» یاد می‌کنیم: «اشاعه» در این عبارت به معنای مسیرهای مختلفی است که یک ایده در آن گسترش می‌یابد و «مولد» بودن آن اشاره به این نکته دارد که یک نوآوری به شکل یک الگوی معین و ثابت گسترش نیافته و در مسیر توسعه اشکال مختلفی به خود خواهد گرفت.