مقیاسگذاری در بخش عمومی با سایر زمینهها همپوشانی دارد اما تفاوتهای مهمی نیز دارد. دولت با تصویب یک ایده یا تبدیل آن به برنامه، میتواند آن را توسعه دهد و یا با اقناع یا اعمال قدرت آن را تبلیغ کند. برای مثال؛ برنامه SKIP نیوزیلند(استراتژیهایی با کودکان/اطلاعاتی برای والدین) نمونهای از سیاستهای عمومی با همکاری سازمانهای مردمنهاد موجود است که برای ایجاد یک برنامه...
برای مثال تاثیر NICE [۱]، در افزایش فشار بر مجریان مراقبتهای بهداشتی برای بهکارگیری روشهای مقرون به صرفهتر مانند ترک سیگار را در نظر بگیرید. دولت از طریق نظارت و سایر اختیارات خود میتواند نه تنها عملکرد، بلکه سایر معیارها را تعیین، استانداردها را تنظیم و یک «معیار» جمعی برای پذیرش فنآوریها و خدمات جدید یا جایگزین ایجاد کند. این موضوع عنصر ریسک را از بین برده و...
ایجاد تقاضای واسطهای از طریق کالاها و خدمات نوآورانه از طریق روشهای حرفهای. بهعنوان مثال میتوان به خرید و استفاده مجدد از کالاهای قابل بازیافت یا سبز[1] مانند تجهیزات اداری بازیافتی یا مصالح ساختمانی سازگار با محیط زیست اشاره کرد. [1] مواد سبز؛ موادی هستند که بومی و تجدید پذیر...
انتشار بهترین تجربیات از طریق طرحهایی مانند جوایز بیکن[1] در انگلیس که به مقامات محلی سرآمد در ارائه خدمات خاص در منطقه اهدا میشود. این افراد سپس بهترین تجربیات را در طی مجموعهای از رویدادها و جلسات آموزشی تشریح و تبیین میکنند. [1] Beacon...
بهعنوان مثال از طریق BUPA، برنامهی جهانیِ بانک جهانی برای ارائه کمکهای مبتنی بر تولید که بهطور همزمان تصویب مدلهای اثبات شده را تشویق میکند و به افراد این اطمینان خاطر را میدهد که این نوع کمکها واجد همین مدلهای اثباتشده هستند....
ایجاد تغییر از طریق استانداردها با هدف اشاعه نوآوری. مقررات مربوط به ساختمان برای افزایش کارایی انرژی، استفاده از مواد پایدار در ساخت وساز و سیستمهای برچسبزنی و رتبهبندی برای حمایت از خرید سازگار با محیط زیست در سطح جامعه، همه نمونههایی از اجرای این روش هستند. هر دو مورد در گسترش نوآوری حائز اهمیت هستند. برای مثال اگر دولت، مدارس جدید را ملزم به اجرای طرح خنثیسازی کربن...